سخته که بخوای با آب خوردن بغضت رو بفرستی پایین ، اما یه دفعه اشک از چشات جاری بشه ... خیلی سخته که کسی رو دوست داشته باشی، اما ندونه ... خیلی سخته که دوسش داشته باشی ، اما نتونی باهاش بمونی ... خیلی سخته که ازت بپرسه : حاضری باهام بمونی ؟ و تو با اینکه آرزویی جز این نداری ، فقط بخاطر خودش مجبور باشی بگی : نه ... خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی ... خیلی سخته که عشق رو از نگاه کسی بخونی ، اما نتونه بهت بگه
نویسنده: حسین شمخالی(چهارشنبه 87/10/25 ساعت 1:53 صبح)